شهرسازان ایران

این وبلاک فقط جهت کمک به دوستان وحل مشکلات دانشجویان عزیز راه انداری شده است باشد که مورد لطف وعنایت پروردگار قرار گیریم

شهرسازان ایران

این وبلاک فقط جهت کمک به دوستان وحل مشکلات دانشجویان عزیز راه انداری شده است باشد که مورد لطف وعنایت پروردگار قرار گیریم

اومانیسم

نام اومانیسم(انسانگرایی)نخست درایتالیامطرح شدونامش راازرومیان گرفته بود.کلمه ی اومانیسم دراصل به معنی ((مطالعات آزاد))بود.اومانیسم یعنی مطالعات غیرمذهبی

نام اومانیسم(انسانگرایی)نخست درایتالیامطرح شدونامش راازرومیان گرفته بود.کلمه ی اومانیسم دراصل به معنی ((مطالعات آزاد))بود.اومانیسم یعنی مطالعات غیرمذهبی.رنسانس و اومانیسم جنبشهایی اجتماعی و عکس العملی در مقابل فلسفه قرون وسطی و سلطه اولیای دین و الاهیات آن دوران بودند. ابن دو رابطه ای ناگسستنی با یکدیگر دارند. رنسانس به معنای تجدید حیات و نوزایی و اومانیسم به معنای انسان گرایی و ارزش دادن به استعدادها و توانائیهای انسان و توجه به طبیعت است. لیکن همراه با رنسانس در قرن 14 به عنوان مکتبی مشخص در اینالیا شکل گرفت. انسان ایتالیایی قرون وسطی انسانی ذاتاً گناهکار بود و به خاطر گناهش از بهشت رانده و به زمین خاکی هبوط کرد.

حال اگر این انسان بخواهد به مکان اصلی خود باز گردد و رستگار شود باید به مسیح ایمان آورده و از لذایذ دنیوی اعراض کند، در زمان تولد به وسیله فرورفتن در آب خود را از گناه پاک کند و سعی کند با اطاعت محض از عیسی مسیح (ع) و کلیسا بتواند عضوی از کلیسای جهانی شود و در آخرت در بهشت زندگی کند. چنین بینشی در مورد انسانی که ترکیبی از تن و روح است و دوران مختلفی را از نوزادی به کودکی و از کودکی به نوجوانی و سپس بلوغ و پیری طی می کند نگاهی جزمی و خشک است . قرون وسطی دارای قالبهای دینی و فلسفی از پیش مشخص شده ای بود که آن قالبها در واقع معیارهایی برای رفتار و عواطف انسانها، علوم، هنر، ادبیات و غیره محسوب می شدند و اگر امری در این قالبها نمی گنجید و مطابق با آن معیارها نبود، مطرود و حتی شرک شناخته می شد و عواقب و نتایج فجیعی را در بر داشت.

در این شرایط اومانیسم در جهتی کاملاً مخالف قد علم می کند. بینش اومانیستی با تکیه بر احساس و خرد، تمایلات انسانی را طبیعی قلمداد کرد و بر توانائیها و استعدادهای انسان توجهی شایان مبذول داشت

اومانیستها افراد بی خدایی نبودند و هیچگاه در صدد نفی خدا و ایمان مسیحی بر نیامدند بلکه آنها همگام با جنبش رنسانس شرک و مسیحیت را با یکدیگر آشتی دادند فقط تنها اشکال آنها در این بود که در جهت احیای شرک و عمل به آن راه افراط پیمودند و بعدها موجبات تزلزل و فساد اخلاقی را فراهم کردند.

 درقرون وسطی ساختمانها از ستونهایی که به سوی آسمان کشیده شده بودند و اطرافشان را ستونهای کوتاه تری با نوکهای تیز فرا گرفته بودند به ستونهای ظریف با کنده کاری، مجسمه هایی از چوب ساخته شدند. یعنی از سبکی که تمام امیدش را به آسمان دوخته بود به سبکی که آسمان و زمین را در کنار هم نهاده بودند تغییر پیدا کرد. سه هنرمند بزرگ این عصر «لئوناردو داوینچی»، «میکل آنژ» و «رافائل» بودند. «داوینچی» با آنکه اومانیست نبود ولی کاملا بینش اومانیستی داشت او تمامی آثار طبیعی از حرکت امواج و ساقه های گندم تا پرواز پرندگان و حرکت ابرها را به دقت مشاهده و سپس تصویر می کرد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد